توانمندسازی زنان به نفع کل جامعه است، زیرا از پیشرفت اقتصادی، ثبات اجتماعی و رفاه عمومی حمایت میکند. زمانی که زنان به طور برابر به آموزش، اشتغال و فرصتهای رهبری دسترسی داشته باشند، این امر باعث رشد اقتصادی میشود، زیرا از حداکثر ظرفیت نیروی کار استفاده میشود. علاوه بر این، زنان توانمند معمولاً رفاه خانواده و جامعه خود را در اولویت قرار میدهند که این امر منجر به بهبود سلامت، آموزش و نتایج اجتماعی برای نسلهای آینده میشود.
توانمندسازی زنان با افزایش نمایندگی و تنوع در فرایندهای تصمیمگیری، دموکراسی را تقویت میکند. این امر مجموعه گستردهتری از دیدگاهها، اولویتها و راهحلها را در مواجهه با مسائل اجتماعی در بر میگیرد و در نتیجه به سیاستهایی جامعتر و فراگیرتر منجر میشود.
در جوامعی که زنان و اقلیتها مورد ستم قرار میگیرند، خشونت علیه آنان اغلب توجیهپذیر و قابل قبول تلقی میشود. این باور نادرست وجود دارد که استفاده مردان از خشونت، امری طبیعی و قابل قبول است، که همین موضوع به ناآرامیهای اجتماعی دامن میزند. در مقابل، جوامعی که بر برابری تأکید دارند، معمولاً از صلح و هماهنگی بیشتری برخوردارند.
جوامعی که بر برابری جنسیتی تأکید دارند، به دلیل تنشهای اجتماعی کمتر، فراگیری بیشتر و همکاری بهتر، صلحآمیزتر هستند. هنگامی که همه جنسیتها از حقوق و فرصتهای برابر برخوردار باشند، دلایل بروز درگیریهای ناشی از تبعیض جنسیتی کاهش مییابد. این برابری باعث ایجاد حس تعلق، کاهش حاشیهنشینی و ترویج احترام متقابل میشود و در نتیجه، به هماهنگی اجتماعی بیشتر و کاهش خطر خشونت یا درگیری منجر میگردد.