زنان برای حمایت از معترضان ایرانی تظاهرات میکنند و بنری با نوشته «زن، زندگی، آزادی» در پاریس، ۲ اکتبر ۲۰۲۲، در دست دارند. © اورلیان موریسارد / AP
به مناسبت روز جهانی حقوق زنان، در ۸ مارس، رادیو فرانسه (RFI) شهادتهایی از زنان ایرانی در دیاسپورا، در تمام سنین و با پیشینههای مختلف، جمعآوری کرده است. این زنان با مبارزه برای آزادی و حقوق هموطنان خود علیه رژیم اسلامی متحد شدهاند و هر یک دورهای متفاوت از تاریخ ایران را تجربه کردهاند.
آنها ۷۶، ۴۹، ۴۰ و ۲۹ ساله هستند. هر کدام به شیوه خود، این چهار زن ایرانی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم برای کرامت خود مبارزه کردهاند. و مهمتر از همه، برای اعتراض به یک سیستم ارزشی که در آن زن «فقط نیمی از مرد محسوب میشود».
در سال ۱۹۷۹، نازیلا گلستان شش ساله بود. او با چشمانی هنوز معصوم، شاهد تأسیس جمهوری اسلامی ایران بود، در حالی که آیتالله خمینی خود را به عنوان رهبر معظم معرفی و قانون شریعت را برقرار کرد. پوشیدن حجاب برای زنان اجباری شد و به تدریج حقوق زنان ایرانی به شدت محدود شد. «تمام سیستمی که توسط رژیم اسلامی برقرار شده مبتنی بر زنستیزی است. خشونت علیه زنان به یک صنعت تبدیل شده است»، میگوید نازیلا گلستان، ۴۹ ساله، که از سال ۱۹۹۹ در فرانسه زندگی میکند.
پری برکشلی نیز قصد ترک ایران را نداشت وقتی در سال ۱۹۸۲ به فرانسه مهاجرت کرد. اما به دلیل «تمام محدودیتهایی که بر زنان تحمیل شد»، چارهای جز فرار نداشت. این پیانیست ۷۶ ساله به خوبی به یاد میآورد که چگونه اسلامگرایان به قدرت رسیدند. «قبلاً زندگی کاملاً عادیای داشتم. کنسرت برگزار میکردم، استاد دانشگاه بودم، حساب بانکی داشتم، میتوانستم هرجا که میخواستم بروم، میتوانستم هرطور که میخواستم لباس بپوشم… ازدواج کردم و توانستم طلاق بگیرم.» برای او، تحت حکومت آخرین شاه (۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹)، «زن بودن مشکلی نبود». سپس، در عرض چند ماه، همه چیز جلوی چشمانش تغییر کرد.
دورههای مختلف، تجربیات مشابه
این گذار از دورهای با آزادی نسبی به یک سیستم «بر پایه زنستیزی» چیزی است که بهنار شاکریان هرگز تجربه نکرده است. او در سال ۱۹۹۴ به دنیا آمد، پانزده سال پس از تأسیس رژیم اسلامی در ایران، و بیست و پنج سال در ایران ماند قبل از اینکه برای ادامه تحصیل به فرانسه برود. او آه میکشد: «من در کشورم خوشحال نبودم. احساس ناکامی و محدودیت میکردم. تمام فرصتها برای مردان محفوظ بود. زن در ایران هیچ حقی ندارد. آنجا هیچ چیزی برای من وجود ندارد.»
در واقع، از سال ۱۹۷۹، مجموعهای از قوانین که حقوق زنان را به شدت محدود میکرد، تصویب شد. سیاستهای تشویق به فرزندآوری، ممنوعیت پیشگیری دائمی از بارداری، الزام به اجازه شوهر برای سفر، حقوق محدود در صورت طلاق، به ویژه در مورد حضانت فرزندان… هرچه سیاستهای عمومی سختگیرانهتر شد، زنان ایرانی بارها «استقلال و خودمختاری» خود را از دست دادند. در سال ۲۰۲۱، طبق گزارش لوموند، میانگین فاصله دستمزدی بین زنان و مردان در ایران ۴۱٪ بود.
بهنار شاکریان خود مدتها به دلیل جنسیتش با مشکلات اقتصادی مواجه بود. او میگوید: «با اینکه بسیار واجد شرایط بودم، نمیتوانستم از زندگیام کسب درآمد کنم. میخواستم در کنار تحصیلاتم در حوزه فناوری اطلاعات شغلی داشته باشم. اما در یک مصاحبه شغلی، کارفرما به چشمهایم نگاه کرد و گفت: «این شغلی نیست که بتوانیم به یک زن بدهیم.» همیشه همینطور است.»
مونا جعفریان هرگز مدت طولانی در ایران زندگی نکرده است، اما مانند بهنار، به خوبی میداند زندگی روزمره هموطنانش چگونه است. او در یک و نیم سالگی به فرانسه آمد و میگوید که همیشه «بسیار ایرانی» باقی مانده است. در طول جوانی، این تولیدکننده محتوا تابستانهای خود را در کشور زادگاهش گذراند. و هرچه بزرگتر شد، بیشتر با «آپارتاید جنسیتی و سرکوب» مواجه شد که زنان تجربه میکنند. او به یاد میآورد: «وقتی به ساحل میرفتم، کاملاً دیوانهکننده بود که ساعات خاصی برای زنان وجود داشت و پردههایی در آب بود که نباید از آن عبور میکردیم، مبادا مردی ما را ببیند.»
زنی که به تحقیر تبدیل میشود
نازیلا گلستان اولین بار در هفت سالگی حجاب بر سر کرد. او به یاد میآورد: «در طول مسیر مدرسه گریه میکردم.» در دبستان، برنامههای درسی به او میآموخت که «زن بودن چیز منفیای است.» بنابراین نازیلا موهایش را کوتاه کرد، لباس مردانه پوشید و تصمیم گرفت خود را به جای یک پسر معرفی کند. او اعتراف میکند: «این کار را میکردم چون زنانگیام باعث نفرتم میشد.» این آسیب روانی مرتبط با جنسیت را در طول بلوغ خود حفظ کرد. «روی سینههایم چسب میزدم و فکر میکردم که لباس پوشیدن مانند مرد نشان میدهد که قوی هستم.»
این آسیب روانی، مشترک با مونا جعفریان است، با این تفاوت که ده سال از نازیلا کوچکتر است. او میگوید: «اسکی روی آب و مجبور بودن به پوشیدن لباس پسرانه، سپس سریع برگشتن به قایق برای گذاشتن دوباره حجاب. سرزنش شدن چون کت کافی بلند نیست. جنسیسازی شدن وقتی تازه نه سالهای. این بسیار خشونتآمیز و غیرقابل تحمل است. وقتی آن را از داخل تجربه میکنید، تعجب میکنید که زنان ایرانی چگونه هر روز این را تحمل میکنند.»
به همین دلیل، وقتی نازیلا گلستان در ۲۵ سالگی به فرانسه آمد، دوباره آموخت که زن بودن چه معنایی دارد. او تأکید میکند: «با زنانگی خود آشتی کردم. وقتی به عنوان یک فعال در تلویزیون ظاهر میشوم، عمداً آرایش و لاک میزنم تا به ایرانیان و رژیم نشان دهم که میتوان زن بود—زنانه، باهوش و قوی.» او سخنگوی انجمن هماوا، ائتلاف ملی برای یک ایران دموکراتیک و سکولار است.
چراغ را از نسلی به نسل دیگر زنان ایرانی منتقل کردن
طی تقریباً شش ماه گذشته، تصاویر زنانی جوان با موهای باز، آرایش کرده، با افتخار و سرهای بالا در خیابانهای چندین شهر در شبکههای اجتماعی منتشر شده است. ویدئوها زنانی را نشان میدهد که بدون حجاب کار میکنند، بر روی دیوارها نوشته «مرگ بر خامنهای!» مینویسند و با تمام توان شعار «زن، زندگی، آزادی» را فریاد میزنند، شعاری که به نماد اعتراض ایرانیان تبدیل شده است. قیام ملی علیه رژیم اسلامی که توسط مرگ مهسا امینی جوان پس از بازداشتش به دلیل «حجاب بد» در ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲ آغاز شد، ضعیف نشده است.
و این نسل جدید از زنان و مردان جوان ایرانی است که «کل ملت را رهبری میکند، تمام بار انقلاب را بر دوش میکشد و همه ریسکها را میپذیرد. نسلی شگفتانگیز و توقفناپذیر، تشنه دموکراسی و آزادی است»، تأکید میکند مونا جعفریان، بنیانگذار دو گروه حمایت از ایرانیان، Femmes Azadi و Action 4 Iran.
من جمهوری اسلامی را «مهاجمانِ استعماری» مینامم. فقط مهاجمانی که فعلاً کشور ما را اشغال کردهاند و ما قادر خواهیم بود آن را بازپس بگیریم. طبیعی است که این وضع قابل ادامه نیست.
مونا جعفریان، همبنیانگذار جمعیت Femme Azadi
همانطور که او تأکید میکند، کل دیاسپورا از شجاعت زنان جوان ایرانی تحسین میکند. پری برکشلی اضافه میکند: «با وجود تهدید بازداشت، تجاوز و شکنجه، آنها مقاومت میکنند. بدون حجاب بیرون میروند، چیزی که شش ماه پیش غیرقابل تصور بود. به نظر من، آنها از قبل پیروز شدهاند.» او هزینه «تسلیم» را میداند. این پیانیست مشهور نیز در زمان خود تلاش کرده بود تا تغییر ایجاد کند. او در سال ۱۹۸۰ به طور فعال در اعتراضات علیه حجاب اجباری شرکت داشت، اما نهایتاً شاهد تثبیت رژیم و همچنین بنبست جنگ ایران و عراق بود.
بهنار شاکریان تلخی خود نسبت به بزرگترهایش را پنهان نمیکند. برای او، نسلی که تغییر رژیم از شاه به خمینی را تجربه کرده است، سهم واقعی از مسئولیت دارد. او با شدت میگوید: «نمیتوانم آنها را ببخشم که در آن زمان تلاش بیشتری برای شورش نکردند، زیرا آنها بودند که ما را در این مشکل قرار دادند!»
با این حال، امروز بیش از هر زمان دیگری، بهنار به امید ادامه میدهد. او که چهار سال است تنها در فرانسه زندگی میکند، هر روز با دوستان دانشگاهی خود که در ایران ماندهاند در تماس است. یک شب یکی از آنها به او گفت: «دیگر آیندهای برای خود نمیبینم. گاهی فکر میکنم مردن بهتر از زندگی کردن اینجا است.» اما از وقتی که قیام ملی شدت گرفته است، روحیه دوستانش در حال تغییر است. او دانشجوی جوان میگوید: «آنها دیگر مانند گذشته ناامید نیستند. گاهی خیلی نگران دوستانم هستم که مبادا بمیریند یا بازداشت شوند، اما همچنین میفهمم که برای موفقیت یک انقلاب، باید با جان خود هزینه آن را پرداخت کرد.»
شبکههای اجتماعی، ابزار اصلی بسیج و سازماندهی
در مقایسه با نسلهای گذشته، نازیلا، پری، مونا و بهنار همگی بر این باورند: نسل امروز دیگر نمیترسد و چیزی برای از دست دادن ندارد. بهویژه، برخلاف جنبشهای گذشته، زنان ایرانی اکنون دسترسی گستردهای به شبکههای اجتماعی دارند. مونا جعفریان شوخطبعانه میگوید: «دوست دارم بگویم که ما در ایران ۸۷ میلیون خبرنگار داریم.»
در سال ۱۹۹۸، نازیلا گلستان در اعتراضات دانشجویی شرکت کرده بود. او میگوید: «در آن زمان، ما خیلی به بقیه جهان متصل نبودیم. در حالی که نسل امروز با گوشیهای هوشمند به دنیا آمده و ذهنیت بسیار بازتری دارند.» در واقع، آنها به منابع فرهنگی متنوعتری دسترسی دارند، با پیامهایی که سالها نوری با آنچه تبلیغات اسلامی ترویج میکند فاصله دارد.
پری برکشلی میپرسد: «با اینترنت، این زنان جوان دقیقاً میبینند در جهان چه میگذرد. و چگونه میتوانند قیام نکنند وقتی محدودیتهایی که به آنها تحمیل میشود را با آزادیهایی که زنان در کشورهای دیگر دارند مقایسه میکنند؟» زنان ایرانی جهانیشده، تحصیلکرده، سازمانیافته و مصمم. از نسلی «بولدوزری که عقبنشینی نخواهد کرد»، همانطور که مونا جعفریان تأکید میکند. زنانی افتخارآمیز، در ایران و خارج از کشور، که برای آزادی و «یک زندگی عادی» میجنگند.
منبع: https://www.rfi.fr/fr/moyen-orient/20230308-droits-des-femmes-%C3%A0-chaque-g%C3%A9n%C3%A9ration-des-iraniennes-en-lutte-pour-leur-libert%C3%A9